در بحث طلا میتوان از دو منظر به آن پرداخت: نخست منظر داخلی و دیگری منظر جهانی (اونس طلا).
تحلیل روند قیمتی طلا از منظر جهانی
در منظر جهانی، اونس طلا حدود ۲۳۰۰ دلار (کمتر یا بیشتر) به عنوان کف قیمتی طلا در نظر گرفته میشود. علت این امر آن است که در دو ماه اخیر، تمامی بانکهای مرکزی جهان از جمله بانک مرکزی چین، ذخایر طلای خود را به حداکثر رساندهاند و خریدهای سنگینی در این حوزه انجام دادهاند. این افزایش تقاضا و قیمت را میتوان دلیلی بر تثبیت کف قیمتی طلا دانست.
نرخ بهره فدرال رزرو
دلایل متعددی برای رشد آتی اونس جهانی طلا وجود دارد. نخستین دلیل، جریان نرخ بهره فدرال رزرو است. کارشناسان و همچنین صحبتهای آقای پاول درباره سیاستهای پولی آمریکا نشان میدهد که در فصل چهارم سال ۲۰۲۴ (اوایل پاییز سال شمسی)، یک مرحله کاهش نرخ بهره در فدرال رزرو پیشبینی میشود.
این کاهش نرخ بهره میتواند موجب رشد تمامی کامودیتیها، نفت و اونس جهانی طلا شود. به نظر میرسد این روند در مراحل مختلف ادامه خواهد داشت زیرا هزینههای شرکتی در آمریکا افزایش یافته و مشکلاتی در صنایع تولیدی و شرکتی ایجاد کرده است. بنابراین، کاهش نرخ بهره فدرال رزرو از پاییز امسال به عنوان اولین عامل رشد اونس جهانی طلا مطرح است.
تنش های سیاسی و جنگ
عامل دیگر، ناآرامیها و تنشهای منطقهای است. در حال حاضر، جنگ در تنگه بابالمندب (کشور یمن) وجود دارد و بسیاری از کشتیهای انگلیسی و یونانی مورد هدف قرار گرفتهاند. احتمالاً آمریکا و انگلیس به این حملات واکنش نشان خواهند داد که میتواند موجب افزایش تنشها و در نتیجه تقویت قیمت جهانی طلا شود. همچنین، جنگ بین اسرائیل و حماس ادامه دارد و هنوز خبری از توافق آتشبس نیست. اسرائیل قصد دارد پس از پایان درگیری با حماس، به حزبالله حمله کند که این درگیریها میتواند تأثیرات جدی بر منطقه داشته باشد و موجب افزایش قیمت جهانی طلا شود.
جنگ روسیه و اوکراین نیز هرچند در حاشیه است، اما همچنان وجود دارد و باعث افزایش تنشها در دنیا میشود. با توجه به قدرتگیری راستهای افراطی در جهان، احتمال افزایش تنشهای جهانی وجود دارد که این نیز به تقویت قیمت طلا کمک میکند. همچنین تنشهای بین کره شمالی و کره جنوبی و بین طالبان و چین نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار بر قیمت جهانی طلا هستند.
تحلیل روند قیمتی طلا از منظر داخلی
در بحث داخلی طلا، مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد قیمت، نرخ دلار است. نرخ دلار تحت تأثیر دو پارامتر قرار دارد: رشد نقدینگی و ارزش دلار و همچنین عرضه و تقاضا. در بخش ارزش دلار، رشد نقدینگی و چاپ بیرویه پول همچنان ادامه دارد. انتشار اوراق با نرخ بهره ۳۰ درصد و سررسید این اوراق موجب افزایش بدهیهای دولت و فشار برای چاپ پول بیشتر خواهد شد که نتیجه آن تشدید تورم و افزایش نرخ دلار خواهد بود.
در بخش عرضه و تقاضا، دولت عملاً دلاری برای پاسخگویی به تقاضا ندارد. مشکلاتی مانند عدم تأمین ارز به موقع برای شرکتها، صنایع، و کالاهای اساسی به وضوح نشاندهنده این مسئله است. تحریمها و عدم توانایی در دریافت ارزش واقعی ارز از صادرات نفت و گاز نیز مزید بر علت است. دولت برای فروش اوراق خود با نرخ ۳۰ درصد، به شدت ارزپاشی کرده تا نرخ دلار و طلا را کنترل کند، اما این وضعیت نمیتواند پایدار باشد.
به طور کلی، افزایش نرخ دلار به طور مستقیم بر تورم و قیمت طلا تأثیر میگذارد و علاوه بر رشد قیمت طلا، موجب افزایش حباب قیمتی نیز خواهد شد که بازدهی طلا را نسبت به دلار افزایش میدهد.